کد مطلب:133199 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:256

تکوین شخصیت
در این فصل، ما لختی به دوران حمل و كودكی حسین علیه السلام می پردازیم تا به زوایای تكوین شخصیت والای او پی بریم. بحث درباره ی این دوران بر اساس تأثیر وراثت و تربیت در تكوین شخصیت انسانی قرار دارد؛ از این رو باید اجمالا پدر و مادر و خاندان امام را بررسی كنیم. نباید خیال كرد كه امام حسین علیه السلام موجودی استثنایی و بركنار از تأثیر عوامل طبیعی بوده و همچون فرشتگان، از نظر عوالم معنوی و كمالات عملی و سجایای اخلاقی به سان نوری ثابت، از اوان تولد تا به هنگام شهادت، مراتب كمال را بدون هیچ تحول، دارا بوده است.

ما با چنین عقیده ای نه تنها برای امام «مقام» ی اثبات نكرده ایم، بلكه او را از طبیعت انسانی كه به مقتضای خلقت در حال تكامل و پیشرفت است، جدا كرده و بدین ترتیب وی را تنقیص نموده ایم!

این بدان معنی نیست كه امام حسین علیه السلام از نظر خصوصیات ذاتی و قابلیت های تكوینی، در حد یك بشر عادی و معمولی بوده است، بلكه همان گونه كه خواهیم دید، مولودی كه در شرایط وراثتی و تربیتی سید الشهداء علیه السلام بزرگ شود، لزوما از یك بشر معمولی فراتر خواهد بود؛ و بدین لحاظ ما برای شناحت او ابزار كافی در اختیار نخواهیم داشت؛ مقصود این است كه همین مراحل مافوق انسانی، به طور غیر طبیعی و بیرون از موازین آفرینش و كمال انسان ها به امام علیه السلام داده نشده است. در


جهان خلقت، همه ی موجودات یكنواخت و یكسان و دارای ماهیت واحد آفریده نشده اند؛ فی المثل طلا و خاكستر، كاه و الماس، هیچ گاه با هم برابری نمی كنند؛ ولی هیچ كدام هم خارج از موازین طبیعی به وجود نیامده اند. اینكه می گوییم؛ امام را نباید یك موجود استثنایی بدانیم بدین معنی است كه وی مثل دیگران تحت تأثیر وراثت و تربیت است و مثل دیگران، در ابتدا كودك است و بتدریج مراحل رشد و جوانی را طی می كند و به موازات رشد جسمانی، روحیه و اخلاقیات و كمالات او هم در حال رشد و كمال است؛ هر چند این كمالات، به اندازه ای والاست كه فهم ما بدان نمی رسد و از عهده ی درك آن برنمی آییم. به قول سپهر: «چگونه شیئی غیر متناهی را كماهی آن گونه كه هست عقول نارسا و نفوس ناپارسا، به دستیاری خاطر خطا اندیش، دست فرسود خویش سازند؟ دریای اخضر را هیچ كس با پیمانه پیماید؟ و فلك اطلس را با دست، ساخت فرماید؟ این بدان ماند كه خورشید به روزن پیره زن در رود و یا از چشمه ی سوزن بیرون شود.» [1] .

و ما، كلمه به كلمه حقیقت فوق را می پذیریم؛ ولی «خورشید» و «روزن پیره زن» و «چشمه ی سوزان»، همگی در نظام آفرینش، تابع قوانین و نوامیس ثابت خلقتند [2] .

بحث از تأثیر وراثت و تربیت در تكوین شخصیت امام حسین علیه السلام، ما را ملزم می سازد كه در روحیات و ملكات پدر و مادر و نحوه ی تربیت و محیط تربیتی او اندكی


به مطالعه پردازیم؛ صرف نظر از اینكه این مسأله از نظر علمی مبرهن و مدلل است، ملاحظه می شود كه رابطه ی خصوصیات پدر و مادر با فرزند به قدری است كه مردم نیز به هنگام معرفی بیشتر از یك شخص، پدر و مادر او را معرفی می كند: «در هر خانواده رئیس خانواده هر گونه باشد دیگران هم همان گونه اند، در خانواده ی نظامیان، سخن از درجات و مقامات است و در بین روحانیون، سخن از القاب و عناوین روحانی است...» [3] و بدین لحاظ ما اینك خود را به شناسایی امام علی بن ابی طالب علیه السلام و فاطمه زهرا علیهاالسلام نیازمند می بینیم و سطوری چند را به این زن و مرد بزرگ تاریخی اختصاص می دهیم:


[1] ناسخ التواريخ.

[2] آقاي «احمد سروش» در مقدمه ي كليات اقبال لاهوري مطالبي در مقام اظهار عجز از شرح حال اقبال، شرحي - كه به نظر نگارنده ي اين سطور قدري اغراق آميز است - نوشته اند كه، من با اجازه ي ايشان آن را در مقام امام حسين (ع) مي آورم كه از اين شرح جالب و كوتاه، به جا استفاده شده باشد: «نوشتن جزئيات حال هيچ آفريده اي براي آفريده ديگر مقدور نيست، علي الخصوص كه آن آفريده از برگزيدگان عالم خلقت و عصاره و چكيده ي عميقترين تمدن ها و فرهنگ هاي آدمي باشد؛ زيرا اصل و روح سرگذشت چنين انساني، در هاله اي از غموض و ابهام پيچيده و براي دريافت آن، اول بايد آن دقيقه و كلمه روحاني را كه منجر به ولايت مجدد و در نتيجه برگزيدگي و نام آوري او گرديده است، شكافت، سپس روح او و حال او و منظور او را در تاريخ ملت او جست و آشنايان راه مي دانند كه شكافتن و دريافتن اين دو غامضه، لازمه شكستن چه طلسمات و عبور از چه خوانهايي است.» و ما بر اين گفته اضافه مي كنيم كه كار؛ دو صد چندان مشكل تر از اين است؛ زيرا تبيين ظهور برگزيده اي از ميان قومي كه با او به هيچ نسبت اخلاقي سنجيده نشوند - مخصوصا آنكه طول زمان، خود مشكلي بر سر راه تحقيق است - اگر محال نباشد به اين آساني ها هم ميسور نيست.

[3] سخنراني هاي راشد.